رمز بیشفعالی اخیر کاخ سفید در عرصه سیاست خارجی
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۵۶۳۸۶
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - نورنیوز نوشت: تحلیل تحولات داخلی آمریکا گویای آن است که معادلات انتخاباتی در این کشور چندان به سود «جو بایدن» و دموکراتها پیش نمیرود.
از سویی؛ نظرسنجیهای درونحزبی جمهوریخواهان نشان میدهد که با وجود طرح پروندههای گوناگون علیه «دونالد ترامپ»، او همچنان بخت اول پیروزی در برابر «ران دیسانتیس» و دیگر نامزدهای حزب رقیب بایدن محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقابل، نظرسنجیهای عمومی و ایالتی نشاندهنده نارضایتیهای جدی اقتصادی از رئیس جمهور و دولت فعلی آمریکا است، تا جایی که سران حزب دموکرات نسبت به از دست رفتن آراء بایدن نزد رأیدهندگان مستقل که مهمترین نقش را در تعیین تکلیف انتخابات ایفا میکنند، نگران هستند.
در چنین شرایطی بایدن بیش از پیش به دنبال دستاوردسازی در عرصه سیاست خارجی است که بهطور ویژه معطوف به چندین پرونده و ماجرای مهم از جمله جنگ اوکراین، عادیسازی رسمی روابط تلآویو و ریاض و رسیدن به توافق ولو به صورت نسبی با ایران بر سر مسئله هستهای خواهد بود.
طی روزهای اخیر گزارشهای معناداری از سوی رسانههای غربی، آن هم به نقل از منابع نزدیک به کاخ سفید منتشر شده که از تشدید تحرکات پنهان و آشکار وزارت خارجه آمریکا برای مدیریت این سه پروندهی تعیینکننده در معادلات انتخاباتی سال 2024 حکایت دارد.
در یکی از تازهترین موارد، «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید از «تفاهمهای گسترده» میان رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی با هدف عادیسازی روابط طرفین سخن به میان آورده است.
او بدون توضیح بیشتر درباره «تفاهمهای گسترده» و مسائلی که «روی میز است» افزوده است: هنوز چارچوبی وجود ندارد، شرایط برای امضای توافق فراهم نیست و کار زیادی باقی مانده است.
همزمان خبرگزاری رویترز در گزارشی مدعی شده که مقامات آمریکایی دستیابی به چنین توافقی را امکانپذیر میدانند.
از آن سو؛ بر اساس گزارش اکسیوس و رسانههای رژیم صهیونیستی، «برت مک گورک» یکی از مهرههای کلیدی شورای امنیت ملی کاخ سفید، طی روزهای اخیر در عربستان سعودی رایزنیهایی را با هدف تسریع روند عادیسازی روابط تل آویو-ریاض صورت داده بود.
خبرسازیهای مستمر در مورد مدیریت تنش با ایران با محوریت موضوعاتی چون کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده و... را نیز باید در راستای همین رویکرد ارزیابی کرد.
واقعیت امر این است که گرچه بسیاری از بحرانهای جاری در عرصه سیاست خارجی آمریکا، معلول سیاستگذاریهای خطرناک و سیستماتیک مقامات کاخ سفید در سطح بینالمللی و از جمله منطقه غرب آسیاست و افکار عمومی داخل آمریکا بدین امر واقف هستند، اما کاخ سفید میکوشد این فرآیندها را در راستای تامین منافع ملی برای مردم خود فاکتور کند.
به بیان دیگر؛ دولت بایدن، نگران از نتیجه انتخابات پیشِ رو، در صدد حل معماهایی بر آمده که خود در خلق و پیچیدهسازی آنها نقش ویژه داشته، تا شاید از این رهگذر فضای افکار عمومی داخلی را به سود دموکراتها تغییر دهد.
این در حالی است که تبدیل جنگ اوکراین به یک گره کور راهبردی و میدانی و فراتر از آن، کارشکنی آشکار کاخ سفید در بازگشت واقعی به برجام و رفع تحریمهای ضد ایرانی، نشان میدهد که بر خلاف آنچه بایدن و تیم سیاست خارجیاش یعنی سالیوان و بلینکن مدعی هستند، آنها تخصص چندانی در عرصه سیاست خارجی و استفاده از تاکتیکهای مناسب در این عرصه ندارند!
با در نظر گرفتن فرامتن و بستری به نام انتخابات ریاست جمهوری 2024 و شرایط پیچیده جاری در مقابل بایدن کاملا واضح است که بخش مهمی از تحرکات جاری در عرصه سیاست خارجی آمریکا، ریشه در اضطرار و شرایط ویژهای دارد که کاخ سفید با آن دستوپنجه نرم میکند.
بر این اساس؛ باید به این نکته توجه داشت که گرچه دولت بایدن میخواهد خود را بازیگری هوشمند و مسلط بر صحنه که در حال مدیریت این پروندهها است نشان دهد، اما حتی بسیاری از نزدیکان فکری دموکراتها هم امروز به این جمعبندی رسیدهاند، که حقیقت چیز دیگری است و افسار کار از دست دولت ناتوان و بیاراده بایدن خارج شده است.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: نورنیوز کاخ سفید سیاست خارجی عرصه سیاست خارجی کاخ سفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۵۶۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نسخه برزیلی برای خودروسازی ایران
خودروسازی ایران به دلایل مختلف، بهخصوص تحریم و محیط نهچندان امن کشور برای سرمایهگذاری بخش خصوصی (به ویژه در بخش خارجی)، از مسیر توسعه جهانی این صنعت دور شده و این در حالی است که تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد بدون ارتباطات بینالمللی نمیتوان صنعتی مانند خودرو را توسعه داد.
به گزارش دنیای اقتصاد، یکی از این تجربهها به برزیل مربوط میشود، کشوری که از آن با نام اقتصادی نوظهور یاد میکنند و خودروسازی یکی از پنج صنعت اصلیاش به شمار میرود. برزیل پس از آزمونوخطاهای مختلف، از جمله ممنوعیت واردات و ایجاد دیوار تعرفه، حالا به کشوری تبدیل شده که از برندهای خودرویی مختلف دنیا میزبانی میکند و بازاری رقابتی را به خود میبیند؛ چیزی دقیقا عکس آنچه در صنعت و بازار خودروی ایران به چشم میآید.
گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با عنوان «سیاستهای صنعتی در کشورهای منتخب و توصیههایی برای ایران» که در بخش نخست خود به تجربه برزیل پرداخته است، بهانهای شد تا در این گزارش به بخشی از فرازوفرودهای خودروسازی برزیل بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا این کشور در مسیر توسعه خودروسازی قرار گرفت و ایران از این راه عقب افتاده است؟
طبق آنچه در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده، «خودروسازی یکی از ۵ بخش اصلی صنعت در برزیل به شمار میرود که دارای سهم معناداری از صادرات این کشور است. در سالهای گذشته صادرات خودرو و تجهیزات و ماشینآلات به بیش از ۱۰ میلیارد دلار رسیده که عدد بسیار قابلتوجهی است. برزیل با توجه به سیاستهای اقتصادی و صنعتی مختلف طی دهههای گذشته، آزمون و خطاهایی هم در بخش خودرو داشته است، از جمله اتخاذ سیاستهای جایگزینی واردات (برای تقویت ظرفیتهای تولید بومی در مقابل کالاهای خارجی)، تعرفهگذاری و همچنین آزادسازی. به عنوان مثال، در دورانی، تعرفه واردات خودرو به برزیل تا ۳۰درصد افزایش یافت. بااینحال، تعرفه گذاری نتوانست سبب رخ دادن پویایی مورد انتظار در خودروسازی برزیل شود.
در واقع حمایت دولت از صاحبان صنایع، بهخصوص خودروسازی، به واسطه ایجاد دیوار تعرفه، بازارهای داخلی را به صورت انحصاری در اختیار این شرکتها قرار داد و به دلیل عدم رقابتپذیری، شرکتهای مورد نظر، از جمله خودروسازان، از رقابت بینالمللی جا ماندند. به هرحال برای سالها، سیاستهای جایگزینی واردات، به عنوان یک رویکرد منسجم در سیاستگذاری صنعتی برزیل از جمله در صنعت خودرو دنبال شد.»
این سیاست در ایران نیز سالهاست دنبال میشود، با این تفاوت که اولا دیوار تعرفه واردات خودرو در کشور همچنان بلند است و ثانیا در خودروسازی ایران به دلایل مختلف، از جمله خلاء حضور برندهای خارجی مستقل (به جز چینیها)، رقابت خاصی بین عرضهکنندگان خودرو وجود ندارد. نبود رقابت که بیشتر ریشه در محدودیت واردات خودرو و عدم حضور خودروسازان خارجی غیرچینی در کشور دارد، سبب شده خودروسازان بزرگ ایران چندان انگیزه و رغبتی برای بهبود کیفیت و کاهش قیمت نداشته باشند. آنها سالهاست به دلیل دیوار بلند تعرفه، خیالشان بابت نبود رقیبی جدی در بازار داخل راحت است.
برزیلیها نیز در مقاطعی سیاستهای حمایتی گستردهای برای صنایع خود در نظر گرفتند و از جمله این صنایع، خودروسازی به عنوان صنعتی پیشران بود. به عنوان مثال، دولت برزیل سال ۱۹۵۶ واردات خودرو را ممنوع کرد و خودروسازان خارجی حاضر در این کشور را بر سر دوراهی گذاشت. آنها یا باید بازار برزیل را رها میکردند یا در مدت پنج سال برای تولید خودرو در این کشور سرمایهگذاری انجام میدادند. در این دوره انواع اعتبارهای یارانهای و نرخهای ارز ترجیحی در راستای جذابیت سرمایهگذاری به کار گرفته شد. دولت برزیل همچنین علاوه بر سرمایهگذاری دولتی، از سرمایه خارجی در راه توسعه صنعتی، بهخصوص خودروسازی استفاده کرد. نتیجه این سرمایهگذاری گسترده موجب رشد سریع یا «معجزه برزیل» در میانه دهه ۱۹۶۰ شد و خودروسازی نیز یکی از نمودها و البته ارکان این معجزه بود.
اینجا نیز تفاوتهایی بین ایران و برزیل به چشم میآید. علاوه بر اینکه سیاستگذار در ایران سیاست شفاف و منجر به رقابتی را در حوزه تعرفهگذاری دنبال نکرد، نتوانست یا نخواست محیطی امن و جذاب را برای سرمایهگذار خارجی فراهم کند. هر چند تحریم نقش بسیار مهمی در فراهم نشدن این فضا داشته و به نوبه خود اجازه حضور سرمایهگذاران خارجی را در خودروسازی ایران نداده، اما در دورانهای غیرتحریم نیز سیاستهای داخلی مانع جذب این سرمایهها شده است.
به عنوان مثال، در دوران برجام، رنوی فرانسه قصد داشت حضوری مستقل را در ایران تجربه کند و حتی به دنبال خرید کارخانه یا ساخت خط تولید مخصوص خود نیز بود، اما مجموعه کارشکنیها و چشمتنگیها و ترس از رقابت، اجازه نداد رنوی مستقل در خودروسازی ایران شکل بگیرد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اگر پروژه رنو در ایران به راه میافتاد و البته اگر تحریم نمیشدیم، ایران میتوانست مانند کشورهایی مانند برزیل، ترکیه و چین میزبان خودروسازان بزرگ دنیا باشد و در آن صورت، رقابتی واقعی در بازار خودروی کشور شکل میگرفت. نگاهی کلی به سیاستهای خودرویی در ایران و برزیل نشان میدهد در دوران فعلی خودروسازی برزیل توانسته با تکیه بر جذب سرمایهگذاریهای خارجی و میزبانی از خودروسازان مختلف دنیا، به جایگاه مناسبی در جهان دست پیدا کند. اما خودروسازی ایران به دلیل چالشهای بزرگی مانند تحریم و ضعف شدید سرمایهگذاری خارجی، جایگاه مناسبی در جهان خودرو ندارد. البته ایران از حیث تولید خودرو، جزو ۲۰ خودروساز برتر است، اما جایگاه صادراتی خاصی ندارد و این موضوع با عقبماندگی این صنعت از جهان خودرو در ارتباط است.
ضعف رقابت در بازار خودروی ایران یکی از دلایل عقبماندگی این صنعت به شمار میرود، موضوعی که با مرور ماجرای رنو مشخص شد علاوه بر تحریم، با سیاستهای داخلی نیز مرتبط است. این در حالی است که خودروسازی برزیل هم اکنون میزبان بسیاری از غولهای خودروسازی بینالمللی است و آنها طیف وسیعی از خودروها، از اتومبیلهای کوچک شهری گرفته تا کامیونهای غولپیکر، را تولید میکنند.
در سال ۲۰۲۱، برزیل با تولید سالانه بیش از ۲.۲ میلیون خودرو، هشتمین تولیدکننده بزرگ خودرو در جهان بوده است. حضور پررنگ برندهای جهانی مانند بیامو، بیوایدی، چری، فیات، فورد، جیلی، جنرال موتورز، هوندا، هیوندای، جک موتورز، کیا، لندروور، لکسوس، لیفان، مرسدس بنز، میتسوبیشی، نیسان موتورز، رنو، استلانتیس، سوبارو، تویوتا، فولکس واگن و ولوو تراکس در کنار شرکتهای داخلی، حکایت از تنوع و پویایی در خودروسازی برزیل دارد.
این صنعت سال ۲۰۲۳-۲۰۲۲ را به عنوان سالی طلایی در صادرات به ثبت رساند. پیشبینی انجمن ملی تولیدکنندگان وسایل نقلیه، رشد ۲۲درصدی صادرات خودرو از برزیل بود، با اینحال برزیل توانست با صادرات ۴۸۰هزار دستگاه خودرو، به رشد ۲۷.۸درصدی برسد. برزیل در سال گذشته میلادی شاهد افزایش قابل توجه واردات خودرو نیز بود. واردات بخش خودروسازی برزیل در سال قبل ۶.۱میلیارد دلار بوده است. برزیل در مجموع بیش از ۲۷میلیارد دلار انواع خودرو و قطعات یدکی را در سال گذشته وارد کرده است. همچنین در سال ۲۰۲۳-۲۰۲۲ تولید خودرو در این کشور به حدود ۲.۳۸میلیون دستگاه رسید.
در مقام مقایسه، ایران چند ۱۰۰ هزار دستگاه کمتر از برزیل خودرو تولید میکند و صادرات چنان قابلذکری ندارد و علاوه بر اینها، درهای واردات نیز به عنوان عامل محرک رقابت، نیمهبسته است. برزیلیها هر چند در مقاطعی از سیاست وارداتزدایی و دیوار تعرفه استفاده کردهاند، اما در نهایت آنچه هماکنون در صنعت و بازار خودروی این کشور به چشم میآید، حضور گسترده برندهای خودرویی مختلف دنیاست که سبب تولید بالغ بر ۲.۳ میلیون دستگاهی، رقابت نزدیک و صادرات چند ۱۰۰هزار دستگاهی شده است.
در ایران، اما همچنان دیوار تعرفه بلند است، واردات در حاشیه قرار دارد و راه برای ورود سرمایهگذاران خارجی تقریبا بسته است. در این بین، مورد آخر با ماجرای تحریم ارتباط نزدیکی دارد و از همین رو به نظر میرسد تا این ابرچالش حل نشود، امکان میزبانی ایران از برندهای خودرویی مختلف وجود ندارد. البته با حل این ابرچالش به تنهایی نمیتوان الگوی برزیلی، ترکیهای یا چینی (میزبانی گسترده از سرمایهگذاران خارجی) را در صنعت و بازار خودروی ایران پیاده کرد و نیاز به یک بازنگری اساسی در سیاستهای داخلی، بهخصوص در حوزه ایجاد محیط امن سرمایهگذاری داخلی و خارجی، است.